ھله عاشقان ، ھله عاشقان ، بزنید صلا به جهان جان
که مشعشع استُ زلا مکان، شده نور حقّ به همه عیان
ز چه غافلان متحیّرند ؟ و از این جلا متغیّرند ؟
ز چه عالمان متشنّج اند ؟ و عصا زنند به ارمغان
توکه اهل علمی وباشعور، بکن این سفربه ارض طور
به تجلّیات همین ظهور، بنگَر، ببین به دو چشم جان
بنگَر تو ای ثَمَرِ هدی ، که ظهور حقّ شده بر ملا
همه مردمان ز پی بهاء ، شر و شورها زده بر زمان
طلعات قدسیِ اقدسش ، لمعات مهر و محبّتش
نفحـات صـبحِ حقیقتـش ، بدمیده جان به جهـانیان
به فیوض و رحمتِ کبریا ، بعنایتِ شهِ پر عطا
به خلوص نیّت و دِلْرَها ، شود آدمی چو فرشـتگان
هله عاشقان ، بزنید صلا ، که به نغمه عندلیب بقا
به نسـائم گلـشن وفـا ، بکـند هـدایـت غافـلان
هوفهایم ، 5 فوریه 2010